کد مطلب:10189 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:308

رابطه علم و ايمان
مقاله
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ»

الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي



عزيزان بحث را در آستانه روز قدس تماشا مي كنند. يك جمله براي قدس بگويم، بعد هم بحث امشب مان را شروع مي كنيم. اميرالمؤمنين شهيد رمضان، شهيد محراب، فرمود به پسرش امام حسن و امام حسين، (كونا للظالم خصما) نسبت به ظالم خصم و دشمن باشيد. (وللمظلوم عونا) اين از وصاياي حضرت امير است مي فرمايد كه(كونا لظالم خصما) نسبت به ظالم بايد خصم و دشمن باشيد، (و للمظلوم عونا) معاون، عون، كمك باشيد.

1- وظيفه ما در برابر مردم مظلوم فلسطين

مردم فلسطين حدود نيم قرن است كه در مظلوميتند. و حديث ديگري داريم: (من سمع رجلا ينادي يا للمسلمين)، كسي كه بشنود صداي كسي را كه(ينادي يا للمسلمين) مي گويد آي مسلمان ها به فرياد برسيد، كسي جواب ندهد، (فلم يجده فليس بمسلم) ناله مظلوم را بشنويد، بي تفاوت باشيم، مسلمان نيستيم. اين هم دو تا. به اميرالمؤمنين گفتند لشكر معاويه به فلان منطقه وارد شده، چنين و چنان شده از جمله يك زن غيرِ مسلمان، حالا يك زن يهودي يا مسيحي، مورد تجاوز مالي قرار گرفته، يعني طلا و زينتش را از او گرفته اند و به ديگر مسلمان ها هم ظلم شده، مسلمان ها «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» البقرة/156 مي گفتند، آن زن يهودي هم در مظلوميت مي سوخت. اميرالمؤمنين فرمود طبق آن نقل كه اگر انسان از غصه بميرد، مورد ملامت نيست، يعني جا دارد از غصه انسان بميرد كه چرا روي كره زمين يك همچين جنايتي مي شود كه يك زن در امان نباشد در مملكت خودش، در شهر و خانه خودش. بنابراين ما با اين راهپيمايي، بچه هاي فلسطين و لبنان را، مسلمان ها را تقويت مي كنيم و ناله مظلوميت مان را با اين راهپيمائي ها به دنيا مي رسانيم، آنها دلگرم به ما هستند، راه ديگري جز آن نداريم. اين راهپيمائي را به عنوان يك عبادت، هر سال مي رفتيد امسال هم انشاءالله خواهيد رفت. يك دعا كنيم و بحثمان را شروع كنيم.

خدايا، دعاهايمان را مستجاب كردي، ما گفتيم مرگ بر شاه، شاه با نكبت مُرد. ما گفتيم مرگ بر صدام، به روز سياه نشست، ما گفتيم مرگ بر منافقين، به در به دري افتادند، توطئه ها خنثي شد، هر آتشي روشن كردند، آن آتش خودشان را سوزاند به نفع ما، خدايا اين آتش اسرائيل و آمريكا، اين دعا را هم مثل لطفي كه كردي نسبت به باقي كارها الحمد لله رب العالمين، شر اين دشمنان را به خودشان و بدتر از آن سه گروه، متفرق و متشتّت بفرما. (الهي آمين)

اگر مسلمان ها غفلتي، گناهي كردند كه بايد تنبيه شوند، به آبروي شهيد رمضان اميرالمؤمنين و مولود رمضان، امام حسن مجتي، مسلمان ها را از خواب غفلت بيدار و همه را متحدد در دفاع از حريم اسلام قرار بده. (الهي آمين)

خوب اين دو جمله مربوط به روز قدس و اما بحث ما. موضوع بحث ما راجع به انسان بود.

«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ»، بحث انسان، يكي از مسائلي كه درباره انسان هست، گفتيم انسان چهار تا رابطه دارد. انسان با خدا، با خود، با مردم، با طبيعت.

رابطه انسان با طبيعت همين مسئله انرژي اتمي است. كشف استعدادها و زمينه هاست. بهترين استفاده از طبيعت است. رابطه انسان با مردم: پدر، مادر، همسايه، استاد، معلم، همسر. رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با خدا. رابطه انسان با خدا را بحثي است در رابطه با دعا به مناسبت شب بيست و سوم شد.

در اين جلسه مي خواهيم رابطه انسان را با خودش صحبت كنيم. يكي از روابط اين است كه ببخشيد حالا من جمله را. . . رابطه انسان با خدا را، اولين رابطه، رابطه ايمان است. ايمان به خدا، توكل بر خدا، محبت با خدا، گفتگوي با خدا، اميد به خدا، تقواي الهي، همه اينها روابط انسان با خداست.

خوب، منتهي هركسي ايمان دارد، ما اصلا آدم بي دين نداريم، چون قرآن به كافرها مي گويد شما هم دين داريد: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ» الكافرون/6 اينكه مي گويد «لَكُمْ دِينُكُمْ» يعني شما بت پرست ها هم يك ديني داريد. دين يعني روش، مگر مي شود يك كسي روشي نداشته باشد، بالاخره هر كسي يك روشي دارد. يك حرفي مي زند، يك عملي انجام مي دهد، يك عقيده اي دارد، بنابراين بي دين به معناي واقعي نداريم، منتهي دين ها فرق مي كند.

2- نشانه هاي دين درست

و اما نشانه ايمان صحيح: از كجا بفهميم كدام دين درست است؟ يك: نشانه اش اين است كه مستدل باشد. يعني استدلال داشته باشد، بتواند دليل بياورد. دومين نشانه اين است كه نشاط آفرين باشد، نشاط و اميدآور باشد، اميد آفرين باشد. حركت بدهد. سوم، اينكه رشد و كاربردي باشد. چهارم اينكه فطري باشد. پنجم اينكه جامعيت داشته باشد.

بت پرستي، استدلال ندارد كه يك آدم عاقل در مقابل بت سنگي گريه كند، اين با عقل نمي خواند. نشاط و اميد آفرين نيست، اين بت خودش را هم نمي تواند نگه دارد، سنگ است، مخلوق من است نه خالق من. نه اميدي در آن است، نه رشدي در آن است، نه مطابق با فطرت است، نه جامعيت در آن است، هركه خواست هر ايماني داشته باشد به اين شرط داشته باشد. مي شود مسيحي باشيم، مي شود كه بله مي شود، ولي دين مسيحيت در همه اينها مي لنگد. به خصوص در جامعيتش. جامعيت يعني مسئله اي پيدا نمي كنيد مگر اينكه اسلام براي آن برنامه دارد. من در جلسه اي گفتم در همين شهر عزيز، كه براي خوردن حدود چهار هزار دستور داريم، شما ساده ترين كار، چه بگويم؟ هر كاري كه خواسته باشيد بكنيد، براي همه كارها نكته به نكته دستورات. ساده ترين كار، دستشويي رفتن، ديگر از اين پست تر و ساده تر؟ سي، چهل تا دستور داريم. پاي چپ بگذار، زياد طول نده، نمي دانم، ادرارت را نگه ندار، ايستاده نباش، روي زمين سفت نباشد، پاي درخت ميوه نباشد، در نهر آب نباشد، رو به قبله نباشد، آنقدر كه آدم وحشت مي كند. براي شستن لباس، براي ظرف، آقا ظرف ها را مي خواهيم بشوييم، مي گويد شب بشور، ظرفي كه چرب است نگذار بماند، وقتي شستي مي گويد دمر بگذرا، وقتي دمر گذاشتي مي گويد پارچه بكش روي آن.

3- جايزه و مدال در اسلام

ديني كه براي ورزش، مسابقه، جايزه مسابقه چي باشد، مثلا اگر دو تا گروه ورزشكار مسابقه دادند چي باشد؟ الان دنيا جايزه طلا آويزان مي كند، يك مدال مي دهد، اسلام نظرش چي است درباره مدال؟ اصلا اسلام راجع به مدال حرف زده يا نه؟ مدال در اسلام داريم يا نه؟ بله، مدال داريم. مدال هايي كه اسلام دارد. امام رضا پيراهنش را داد به شاعر، فرمود اين پيراهن ساده نيست، هزار شب من اين را پوشيدم، هر شبي هم هزار ركعت نماز با اين خواندم، يعني يك ميليون ركعت امام رضا كه در كل عمرمان ما يك ركعت نماز با حال نمي خوانيم، مي گويد تو شاعري هستي كه شعرهايت حكومت را متزلزل كرد، شعر هم مهم است، شعر هم بايد. . . يا مثلا حضرت عمامه اش را برداشت گذاشت روي سر اميرالمؤمنين طبق آن نقل، يا مثلا وقتي برنده مي شدند شتر حامله مي داد. يا درخت خرماي باردار مي داد. مي گفت جايزه هم بايد يك جايزه اي باشد كه خود آن جايزه كار توليد كند، يعني شتر حامله كار توليد مي كند. درخت خرما توليدي است. ما الان يك قاب مي دهيم، يك كاپ مي دهيم، يك لوح مي دهيم، مي گذاريم تاقچه. من خيلي جاها مي روم سخنراني يك لوح به من مي دهند. يك بار ديدم در انبارمان پر از لوح است، يك وانت آمد برد. بله خوب اظهار تشكر مي كنند اما چيزي در آن نيست. اما مثلا فرض كنيد براي اينهايي كه در فوتبال، در واليبال، در كشتي، وزنه برداري مي خواهيم جايزه بدهيم، يك حسابي بانكي برايشان باز كنيم، هركه طرفدارش است، از صد تومان تا صد ميليون بريزند به حساب، بعد يك پول سنگيني مي شود يك كارخانه توليد لباس ورزش براي اسم آن ورزشكار. . . آن ورزشكار يك مشت بيكار، رفيق هايش را سرِ كار مي گذارد. بعد اين كارخانه اي كه امروز، چند سال ديگر مي شود چهارصد ميليون، بعد توليد لباس ارزان به بچه هاي فقرا كه پول لباس ندارند، لباس مجاني مي دهد. يعني برهنه ها پوشيده مي شوند، دويست ميليون چهارصد ميليون مي شود، يك پنجاه تا آدم بيكار هم سر كار مي روند. حالا خانه اش را پر گل كنيم، امروز پر از گل مي كنيم، فردا هم يك وانت مي آيد گلهاي پلاسيده را مي برد در بيابان. بهترين دين ديني است كه با طبع بسازد. اسلام سيگار را اجازه نمي دهد، براي اينكه دود سيگار با ريه نمي سازد. هرچيزي كه حلال است لذيذ است. هيچ چيز تلخ را اسلام اجازه نمي دهد. بهترين دين اين است كه استدلال عقلي داشته باشد، نشاط روحي داشته باشد، رشد و كاربردهاي اجتماعي داشته باشد، فطرت دروني داشته باشد، جامعيت هم داشته باشد، همه چيزش با هم باشد. در خداشناسي مي گويد: «أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَي الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ وَإِلَي السَّمَاءِ» الغاشية/17-18 نگاه كن به شتر، نگاه كن به آسمان، يعني براي خداشناسي دو تا كلاس گذاشته، كلاس شتر، كلاس آسمان، « إِلَي الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ وَإِلَي السَّمَاءِ» نگاه كن به آسمان خدا را مي شناسي، نگاه به همين شتر هم بكني خدا را مي شناسي.

حالا؛ آيا در زمان ما كه دنياي علم و تكنولوژي است آيا باز هم ايمان لازم است؟ بله، علم مثل ترازو است، عقل هم مثل چراغ ببين بعضي ترازوها يك چيزهايي را مي كشند، مثلا ترازوي زرگر يك چيزهايي را مي كشد، با ترازوي زرگر كه نمي شود هندوانه كشيد. با ترازوي بقال يك چيزي مي شود، با پول يك چيز ديگر مي شود وزن كرد، عقل لازم است، علم هم لازم است، ولي خيلي جاها عقل كم مي آورد، علم كم مي آورد.

4- جايگاه علم و دين در زندگي

مرحوم مطهري يك بياني دارد، من تقاضا مي كنم تمام مسئولين آموزش و پرورش، البته اين معروف هم هست ولي من مي خواهم دين خودم را به مرحوم مطهري ادا كنم، من اين جمله ها را مي نويسم هر بچه دبيرستاني، اصلا چه اشكالي دارد از طرف وزارت آموزش و پرورش، اداره كل ها، رئيس سازمان ها، اينها را كاشي كاري كنند، در همه بدنه هاي دبيرستان ها و دانشگاه ها بزنند. اينكه مي خواهم بنويسم، يك تابلوي قشنگ است، اين را قبلا گفتم كه من تا تخته را مي خواهم پاك كنم كسي مي خواهد قلم و كاغذ دست بگيرد پاي تلويزيون، قلم و كاغذش را آماده كند.

5- علم، قدرت مي دهد، ايمان، انتخاب بهتر

فرق بين ايمان و علم؛ تفاوت علم با ايمان. علم انسان را با جهان آشنا مي كند. علم آشنايي با جهان است. توانستيم از در همين جهان، كشتي، هواپيما، چنين و چنان بسازيم. خوب؛ ايمان، آشنايي با خالق جهان است. علم سرعت مي دهد، هواپيما ساخته، ماشين ساخته، سريع آدم حركت مي كند، اما ايمان جهت مي دهد. علم تلفن همراه درست كرده كه آدم از اينجا با يك فشار مختصر با آن طرف دنيا حرف مي زند، سرعت انتقال، اما ايمان مي گويد حالا كه حرف مي زني چي بگو، راست بگو يا دروغ، چون آدم ممكن است. . . علم وسيله است، ايمان خودش است. مثلا تلفن همراه وسيله ارتباط است، اما ممكن است همه ما تلفن همراه جيبمان باشد، اما با هم قهر باشيم. يعني وسيله ارتباط هست، خود ارتباط نيست. علم وسيله ارتباط است، ايمان خودِ ارتباط. علم مي گويد چه هست، ايمان مي گويد چه بايد كرد. علم مي گويد چه هست، ايمان مي گويد چه بايد كرد. علم تركيبات شيميايي را روشن مي كند، در فيزيك، در شيمي، علم به ما ذرات هسته را نشان مي دهد و خاصيتش را اما مي گويد خوب. . . علم قدرت مي دهد، ايمان خوب خواستن. علم قدرت مي دهد، ايمان انتخاب بهتر. ايمان مي گويد كه اگر اين را انتخاب كني عاقبتش خراب است. (لا خير في لذت من بعده النار) علم مي گويد اين خوشمزه است، اگر اين كار را بكني شيرين تر مي شود، لذيذتر مي شود، فيلم جاذبه دار تر مي شود، علم زيبايي ظاهري را نشان مي دهد، ايمان مي گويد خوب اين خيلي قشنگ شد، كيف هم كردي، از اين فيلم، از اين ماهواره، از اين، از اين، بعدش چي؟ بعد فكرت كجا رفت؟ ذهنت كجا رفت؟ تحصيلاتت چي شد؟ ايمان مي گويد: (لا خير) اين جمله براي اميرالمؤمنين است: (لا خير في لذت) خير نيست در لذتي كه(من بعده النار)، (لا خير في لذت) لذت هايي كه بعدش آتش است، چون كسي ايمان دارد عاقبت را هم مي بيند، آخرت را هم مي بيند، مي گويد حالا گيرم كلاه برداري كردم، گيرم رفتم اين كشور را گرفتم، مال اين را اختلاس كردم، كلاه برداري كردم، رشوه گرفتم، انواع حقه بازي ها را آموزش ديدم و با انواع تاكتيك ها توانستم يك سرمايه به هم بزنم، اما جواب قيامت را چه بايد بدهم؟ به يك چوپاني گفتند از اين شير گله بده بخوريم، حالا كه صاحبش نيست در بيابان يك خورده اش را بده بخوريم، گفت صاحبش نيست، (فاين الله) خدا كه هست، صاحبش نيست، خدا كه هست، علم به آدم قدرت مي دهد اما ايمان به آدم جهت مي دهد كه راهي را حركت كن كه جواب. . .

خوب؛ علم به ما روشنايي مي دهد، ايمان به ما عشق. علم روشنايي مي دهد، ايمان عشق و اميد. كسي كه ايمان دارد، توكل به خدا دارد، هيچ وقت خودكشي نمي كند، چون معتقد است خدا گفته: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» الشرح/5 دو مرتبه مي گويد «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» الشرح/6. علم، حالا آفاتش را هم مرحوم مطهري نگفته، آفاتي هم دارد كه بايد به آن اضافه كرد. علم ابزار مي سازد، ايمان مقصد مي سازد. علم ابزار مي سازد ولي ايمان مقصد را، هدفت چي است؟ از اين كار مي خواهي چه بكني؟ علم انقلاب بيروني است، ايمان انقلاب دروني. علم جهان را جهان آدمي مي كند، ايمان، روان را روان آدميت. علم جهان را تغيير مي دهد، ايمان انسان را تغيير مي دهد.

6- علم، طبيعت ساز است، ايمان، انسان ساز

علم طبيعت ساز است، ايمان، انسان ساز. علم نيروي منفصل است، ايمان نيروي متصل. علم زيبايي عقل است، ايمان زيبايي روح. خيلي كلمات، كلمات حكيمانه. خدا رحمت كند مطهري را. علم امنيت بيروني است، شما با علم مي توانيد دوربين هاي مخفي بگذاري، نمي دانم، سگ را آموزش بدهي كه دزد را بدهد، ترياك را بگيرد، اگر زلزله بشود زودتر پارس بدهد، سروصدا كند، يعني با آموزش مي شود امنيت بيروني را كنترل كرد، با دوربين مخفي، با آموزش هاي نظامي، اما ايمان امنيت دروني. خوب حالا گيرم دزد حمله نمي كند، تو چي؟ آدم ممكن است دور تا دورش هم پليس حفاظت كند اما اين در خودش ناراحت است، «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» الرعد/28 يعني اضطراب تو را كه پليس نمي تواند ببرد، يعني علم امنيت بيروني مي آورد اما ايمان امنيت دروني.

در برابر سيل، علم كار مي كند، يعني مي شود در مقابل سيل سد ساخت، در مقابل بيماري، علم در مقابل بيماري، عمل هاي جراحي عجيبي كه امروز مي كنند، پيوندهايي كه مي دهند، علم از نظر امنيت هاي بيروني، يعني پيوند كليه، يعني تمام كارهاي علمي براي اين است كه من امنيت داشته باشم، جانم سالم باشد، خانه ام سالم باشد، پليس، فلان، اما بالاخره امنيت دروني را، اضطراب را كه مي تواند حل كند؟

چه دارم مي گويم؟ جوان هاي ما بايد اين سخنان حكيمانه را كه برخاسته از علم و حكمت و قرآن و حديث است، اينها را بايد تابلو بزنند لب دبيرستان ها، هر روز بخوانيم كه دبيرستاني فكر نكند، دانشجو فكر نكند حالا با صد تا كتاب، گرفتن ليسانس و فوق ليسانس و يك مدرك، فكر كند ديگر نيازي به ايمان. . . هرچه خطر بيشتر باشد، هرچه اضطراب بيشتر باشد، نياز ما به ايمان بيشتر است.

7- مقايسه رهبران امروز دنيا

خيلي هم راه دور نرويم، يك مثل بزنم كه همه هم مي شناسيد. صدام را همه مي شناسيد، همان كه هشت سال چقدر جنايت كرد. امام را هم مي شناسيد، رئيس جمهور آمريكا را هم مي شناسيد، از اين قارون هايي هم كه نفت مي فروشند دلار جمع مي كنند دورمان، آنها را هم مي شناسيد كه آنها را اسمشان را نبريم. كداميك اگر خواسته باشند بروند در قبر حاضرند يك خودكار بردارند بنويسند «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ»، من بادلي آرام و نفسي مطمئن، يعني الان رئيس جمهور آمريكا حاضر است بگويد من با دلي آرام فردا مي ميرم؟ دلار دار مي شود بنويسد كه من خيلي دلار دارم ولي با دلي آرام فردا نيستم. صدام بردارد بنويسد كه بله، من خيلي قلدر هستم ولي با دلي آرام فردا نيستم. يعني دلار و قلدري و تكنولوژي آرام بخش نيست. اينطور نيست كه كشورهايي كه تكنولوژي شان جلوتر است، آرامش داشته باشند. مصرف شرابشان، مصرف قرص خوابشان، تعداد بيما رستان هاي روانشناسي شان، مشكلاتشان بيشتر است.

انسان به ايمان نياز دارد. مظهر ايمان همين نماز است، رابطه ما با خدا. جوان ها، به نماز عنايت بيشتري كنيد، چند دقيقه نماز طول مي كشد؟ اگر يك كسي يك باغ پسته، يك باغ انگور، يك باغ انار، يك باغ خرما، يك مزرعه اي بدهد به شما بگويد آقا همه اش براي تو، فقط سالي يك صندوق انار، سالي دو سه كيلو پسته اش را به ما بده. اگر شما ديديد اين باغ را گرفت و سالي دو كيلو پسته نداد، از مخ تا كف پا، تمام سلول هايتان به اين آقا نمي گويد اي نامرد، يك مزرعه به تو داد گفت سالي دو كيلو خرما بده، خيلي بي انصافي. خداوند يك زبان به ما داده، گفته هرچه مي خواهي بگو، بعد گفته دو تا كلمه هم با ما حرف بزن. شما لطفا يك ساعت بگذار روي ثانيه، يك ساعت دقيق داريد كه، يك، من مي خواهم يك ركعت نماز بخوانم مي خواهم ببينم چند ثانيه طول مي كشد، يك، دو، سه، (الله اكبر)، «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ الحمد/1-7»، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ الإخلاص/1-4»، (سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله)، (الله اكبر)، (سبحان ربي الاعلي و بحمده)، (الله اكبر)، (الله اكبر)، (سبحان ربي الاعلي و بحمده)، (الله اكبر)، اين يك ركعت شد، چقدر شد؟ يك دقيقه، هفده دقيقه مي خواهيم نماز بخوانيم، سه دقيقه هم وضو مي گيريم، بيست دقيقه، بيست و چهار ساعت چند دقيقه است؟ بيست تا شصت دقيقه 1200 دقيقه، چهار تا هم شصت دقيقه 240 دقيقه با 1200، 1440 دقيقه مال خودت، 20 دقيقه اش با ما حرف بزن. آقا كل مزرعه براي خودت، دو كيلواش را به ما بده.

8- نماز، عامل تقويت ايمان

اصلا من نمي دانم آنهايي كه نماز نمي خوانند چطور مي خواهند. . . خدا را هم قبول دارند، هم خدا را قبول دارند، هم خدا را دوست دارند، هم وقتي گير كردند سراغش مي روند. آخر چرا وقتي گير مي كنيم مي گوييم خدا، بعد آنوقت خدا با باقي رفيق ها نمي ارزد، چون سه ساعت با رفيقت حرف زدي، آنوقت خدا رفيق خوبي نيست؟ آن وقتي كه در شكم مادر بوديم رفيق ها نبودند، آن وقتي هم كه در قبر هستيم رفيق ها نيستند. «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ» الحديد/3 اول با خدا بوديم، آخر هم با خدا هستيم. اين رفيق ها مثل ظرف بستني يك بار مصرف هستند. يك خورده با يك كلمه تغيير پيدا مي كنند.

رابطه با خدا ايمان است، نقش ايمان هم اين است كه نوشتم. وسيله تقويت ايمان هم يكي اش نماز است، يكي هم زكات و كمك به فقرا.

به مناسبت روز قدس، يك كلمه هايي اول گفتم، كلمه هايي هم آخر بگويم. در راهپيمايي روز قدس همه شركت كنيد، اين حمايت شماست. شما وقتي مرگ بر آمريكا گفتيد آمريكا اهانت بهش مي شود. در قرآن سه تا عذاب داريم، «عَذَابٍ شَدِيدٍ» إبراهيم/2، «عَذَابٌ أَلِيمٌ» البقرة/104، «عَذَابٌ مُهِينٌ» البقرة/90 آنها «عَذَابٍ شَدِيدٍ» بر فلسطيني ها دارند با ترور و بمباران و با موشك، آنها «عَذَابٍ شَدِيدٍ» دارند، ما كه نمي توانيم موشك بفرستيم اسرائيل پس «عَذَابٌ مُهِينٌ» يعني آنها اگر «عَذَابٍ شَدِيدٍ» دارند، ما از طريق «عَذَابٌ مُهِينٌ» و مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل، «عَذَابٍ شَدِيدٍ» را با «عَذَابٌ مُهِينٌ» لااقل جواب بدهيم.

خدايا، ماه رمضان را براي همه مبارك، و همه الطافي كه ماه رمضان به خوب ها كردي، به ما هم مرحمت بفرما. (الهي آمين) بحثم ايمان بود، روز به روز بر ايمان، بحثم علم بود، روز به روز بر علم و ايمان ما بيفزا. (الهي آمين) آنها كه منحرف هستند توفيق هدايت مرحمت بفرما. (الهي آمين) ماه رمضان تمام شد، تمام مي شود، يك عده خوردند، يك عده هم روزه گرفتند، آخر روز عيد روزه دار شاد است، روزه دار شرمنده. حالا بعضي ها مريضند، پيرند، آنهايي كه عذر دارند طوري نيست، بيائيم عذرخواهي كنيم و از اين به بعد دستمان را بگذاريم در دست خدا.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته